اشراق: افراد و سازمانهای مختلفی میتوانند در پیشگیری از وقوع تخلفات پژوهشی اثرگذار باشند. علاوه بر خود دانشجویان و پژوهشگران، سردبیران و ویراستاران علمی، بدون شک مدیران مؤسسات پژوهشی و دانشگاهی نقش مؤثری در پیشگیری از تخلفات پژوهشی خواهند داشت.
سرقت علمی به اين صورت تعريف شده است: "برداشتن و به نام خود قلمداد کردن ايده يا کلمات ديگران". بعضی از موارد سرقت علمی که توسط دانشجويان و محققين انجام و مشاهده شده است، ناشی از ندانستن مصاديق اين عمل است. شرط اصلی و لازم برای اجتناب از سرقت علمی، اطلاع دقيق درباره آن است. کسی که در مورد حد و مرز مجاز استفاده از دستاوردهای ديگران چيزی نداند، نمی تواند از ارتکاب به اين جرم مصون باشد. افراد مختلفی می توانند در پیشگیری از سرقت علمی دخیل باشند که از مهم ترین آنها، مدیران مؤسسات پژوهشی و دانشگاهی باشند. این موسسات میتوانند با بکارگیری راهکارهایی باعث افزایش سلامت پژوهشی و کاهش سرقت علمی شوند که در ادامه به برخی از آنها اشاره کرده ایم.
مدیران موسسات قبل از ارائه هر راهکاری ابتدا باید شناخت خوبی از سوء رفتارهای پژوهشی داشته باشند و انواع آن، دلایل ارتکاب، راههای پیشگیری و مقابله و تبعات آن را بهخوبی تشخیص دهند. یک مدیر تنها در صورتی میتواند با پدیدۀ سوء رفتارهای پژوهشی مقابله کند که خود نسبت به جوانب گوناگون آن آگاهی داشته باشد.
مدیران علاوه بر این که باید شناخت خوبی از تخلفات علمی داشته باشند، باید بتوانند مقتضیات بافت و بستر را درک کنند و با دیدی واقعبینانه به این پدیده و مدیریت آن بنگرند.
همزمان با رویکردهای نوین آموزشی، مدیران باید در خصوص موضوع سوء رفتارهای پژوهشی، رویکرد آموزش-پیشگیری را به جای رویکرد تشخیص و تنبیه در سازمان خود رواج دهند.
یکی از مؤثرترین راهبردهای پیشگیرانۀ برای مقابله با سرقت علمی، برنامهریزی دقیق و اصولی برای آموزش اخلاق نگارش به دانشجویان و پژوهشگران است بهگونهای که انواع سرقت علمی و سوء رفتار پژوهشی برای آنها قابل تشخیص باشد. در این صورت، از بخش عمدهای از تخلفات ناخواسته و غیر عمدی که البته سهم زیادی هم در این دارند، پیشگیری میشود.
یکی از مهمترین فعالیتهای مؤسسات پژوهشی و دانشگاهی، آگاهسازی دانشجویان و پژوهشگران از قوانین و آییننامههای موجود است. در کنار آییننامهها و قوانین اداری و حقوقی، آییننامهها و قوانین حقوقی مربوط به پژوهش هم باید به دانشجویان و پژوهشگران شناسانده شوند. آگاهسازی با قوانین مربوط به انجام کارهای پژوهشی، میزان رخداد سوء رفتارهای پژوهشی را کاهش می دهد.
بسیاری از مناقشههای مربوط به سوء رفتارهای پژوهشی در فضایی بین حوزۀ اخلاق و حقوق رخ میدهد؛ چه بسا مواردی که اگر اخلاق رعایت شود، نیازی به قفل و بست قوانین و بگیر و ببندِ رعایت آن وجود نخواهد داشت. اگر مدیران بتوانند سازمان خود را طوری ساماندهی کنند که کارمندان، دانشجویان، اساتید و پژوهشگران بهجای تلاش برای ارتقا (به هر قیمتی)، رعایت اصول اخلاقی را بیشتر و بهتر رعایت کنند و نگران نظام تنبیه و پاداش کمّیگرا و ناروای مقالهشماری نباشند، مطمئناً زمینۀ ارتکاب بخش زیادی از سوء رفتارهای پژوهشی عمدی را از میان برداشتهاند. در واقع، رعایت اخلاق باید یکی از دغدغههای اصلی مدیران باشد. شاید مورد ششم، حتی بر پنج مورد قبلی مقدم باشد. مدیری که نگرانِ رعایت اخلاق در سازمانش باشد، به فکر راهکارهای اخلاقیتر کردن سازمان خود خواهد بود.