موسسه اطلاعات علمی (Institute for Scientific Information): بانک اطلاعات ISI مرکزی برای فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجلات علمی منتشره در دنيا به منظور تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف می باشد. شمار مجلات ISI ثابت نيست. يک مجله ممکن است در يک زمان از مجلات ISI محسوب شود اما به دليل کاهش بار علمي بعداً از ليست مجلات ISI کنار گذاشته شود. در حال حاضر بيش از ۱۶۰۰۰ مجله در ليست ISI قرار دارند. هر ساله ۲۰۰۰ مجله جديد مورد ارزيابی قرار می گيرد و حدود ده درصد آنها به ليست ISI اضافه می شوند.
هر مجله علمی قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن درISIيکسری مراحل ارزيابی را پشت سر می گذارد. ازجمله عوامل مورد ارزيابی و رعايت استانداردهای بانک اطلاعاتی ISI ، کميته علمی منتخب مجله، تنوع بين المللی مقالات چاپ شده در آن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشرآن می باشد. لازم به ذکر است که هيچ يک از اين عوامل به تنهايی مورد بررسی و ارزيابی قرار نمی گيرد بلکه با بررسی مجموع عوامل يک امتياز کلی داده خواهد شد. از جمله مواردی که در ارزيابی مجله مورد توجه قرار دارد اين است که عنوان مقالات، چکيده و کلمات کليدی بايد به زبان انگليسی باشد همچنين توصيه می شود که منابع نيز به زبان انگليسی نوشته شوند. اگر چه اطلاعات علمی مهم به تمامی زبانها به چاپ می رسد اما موارد ذکر شده بايد به زبان انگليسی باشد تا تحت داوری و ارزيابی ISI قرار گيرد زيرا ارزيابی کنندگان مجلات علمی در ISI نمی توانند عناوين و منابع بکاررفته در مقالات را به زبان انگليسی ترجمه کنند. داوری علمی و تخصصی مقالات چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشنای علمی از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابی کنندگان می باشد که گويای اعتبار و غنای علمی مجله است.
اگر منابع ذکر شده در مقاله٬پژوهش نويسندگان خود مقاله باشد٬ اين کار از ارزش مقاله می کاهد زيرا جنبه بين المللی بودن آن را ضعيف می کند. درجه ارجاع به خود مجلات ISI معمولا کمتر از ۲۰٪ است.
ضريب تاثير يا درجه تاثير يا Impact factorهمه ساله توسط ISI برمبنای ارجاعات به هر يک از مجلات علمی آن محاسبه می شود و نتيجه در گزارشات ارجاع مجله يا Journal Citation Reports يا به اختصار JCR منتشر می شود. اين ضريب٬ نه برای مقاله يا نويسنده٬ بلکه برای مجله محاسبه می شود. محاسبه برمبنای يک دوره سه ساله صورت می گيرد. فرضا اگر در سال ۸۴ جمعا ۴۰ ارجاع به يک مجله صورت گرفته باشد و در آن مجله در سال ۸۲ تعداد ۲۶ مقاله و در سال ۸۳ تعداد ۲۴ مقاله چاپ شده باشد٬ ضريب ارجاع آن مجله٬ از تقسيم ۴۰ بر ۵۰ به دست می آيد که0/8است. يعنی به طور متوسط٬ هر مقاله آن نشريه 0/8رتبه مورد استناد مقالات ديگر قرار گرفته است.
بهترين راه مراجعه به سايت هايی نظير تامسون است. زيرا همچنان که گفته شد هم تعداد مجلات زياد است و هم ISI محسوب شدن يک مجله ممکن است هميشگی نباشد.هر نشريه با هر امتياز علمی در کشور چاپ شود اگر ضريب تأثيرش صفر باشد، در اين پايگاه قرار نمی گيرد. متأسفانه، در حال حاضر تمامی نشريات ايرانی دارای ضريب تأثير صفر بوده و جايی در اين پايگاه ندارند.
ISC يا همان پايگاه استنادی علوم جديد و تکنولوژی که همانند ISI دارای مقالات دانشمندان است که خوشبختانه در ايران نيز چنين پايگاهی تاسيس شده است وهم اکنون به فعاليت می پردازد.
بر اساس قانون تجمع گارفيلد متون هسته برای تمامی رشته های علمی بيش از 1000 مجله نيست. همچنين مطالعه ای از سوی گارفيلد بر روی پايگاه اطلاعاتی اِس.سی.آی (Science Citation Index) نشان داده است که 75% ارجاعات در کمتر از 1000 عنوان مجله شناسايی شدند.
حال اگر لازم نباشد که يک نمايه استنادی چند رشته ای جامع بيشتر از چندهزار مجله را پوشش دهد، اين مجلات را چگونه بايد برگزيد؟
هر چند برخی شائبه تاثير پذيری اين امر از سياست و … را مطرح می کنند ولی نظر ISI Thomson چيز ديگری است. يعنی هزينه- کارآيی. گارفيلد خود می گويد: چون مساله پوشش، وجهی عملا اقتصادی دارد، معيار برای آنچه انتخاب می شود، هزينه-کارايی است. هدف هزينه – کارآمدی يک نمايه به حداقل رسانيدن هزينه در ازای شناسايی يک مدرک مفيد و به حداکثر رسانيدن احتمال دستيابی به يک مدرک مفيد منتشره است. يک نمايه هزينه- کارآمد بايد پوشش دهی خود را تا حد امکان محدود به آن مدارکی نمايد که ممکن است افراد مفيدشان بدانند. به زبان ساده ISI Thomson مجلاتی را نمايه می کند که احتمال استناد به آنها بيشتر باشد.ولی چه شاخصی می تواند صلاحيت ورود ديگر مجلات به جمع مجلات منبع ISI Thomson را تاييد کند. جواب بسيار ساده است: فراوانی استناد به مجلات در منابعی که پيشتر در اين نمايه وارد شده اند.اگر دانشگاهها می خواهند مجلات خود را در نمايه های سه گانه ISI Thomson وارد کنند، علاوه بر رعايت ضوابط عمومی مانند وضعيت نشر، کيفيت مقالات، ترکيب سردبيری و تحريريه و … بايد در جستجوی راهکارهايی باشند که به مجلات آنها از سوی مجلات منبع ISI Thomson، استناد شود. شايد يکی از راهها تشويق محققان دانشگاه در استناد به مدارک مجلات داخلی، در مقالات ارسالی به مجلات تحت پوشش نمايه های سه گانه ISI Thomson باشد.
از جمله عوامل مورد ارزيابی و رعايت استانداردهای بانک اطلاعاتيISI، کميته علمی منتخب مجله، تنوع بين المللی مقاله های چاپ شده درآن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن می باشد.
اين گزارش حاوی اطلاعات ارزشمندی پيرامون مجله ها و رتبه بندی آنها می باشد.
فاکتور تأثير (Impact Factor)، برای نخستين بار در سال 1995 و توسط بنيانگذار ISI گارفيلد Garfield مطرح شد و به سرعت به صورت دستورالعملی جهت گزينش بهترين مجله ها به کار رفت. حقيقت اين است که اين فاکتور ابزار کاملی برای اندازه گيری کيفيت مقاله ها نمی باشد، بلکه چون روش بهتری وجود ندارد و در حال حاضر نسبت به ديگر معيارها برای ارزيابی علمی از مزايايی برخوردار است، لذا عموماً مورد استفاده قرار می گيرد.
JCR بيش از 7500 مجله معتبر را در حدود 200 حوزه موضوعی از سال 1997 به بعد در بر می گيرد و با استفاده از آن می توان مجله ها را در حوزه های تخصصی، طبقه بندی و شاخص های رتبه بندی آنها را بررسی کرد. JCR در دو نسخه موجود است، نسخه علمی آن در بر گيرنده بيش از 5900 ژورنال علمی و نسخه علوم اجتماعی مشتمل بر 1700 ژورنال است. JCR از طريق Web of knowledge به شرط پرداخت وجه اشتراک قابل بررسی است.
فاکتور تاثير به صورت ميانگين، تعداد ارجاعات به يک مورد قابل استناد (نظير مقاله پژوهشی، مقاله مروری، نامه، ياد داشت، چکيده و..) در يک مجله علمی در طول زمانی معين تعريف شده است. فاکتور تأثير، تعداد ارجاعات به مقاله های منتظر شده در دو سال قبل مجله تقسيم بر تعداد مقاله های منتشر شده در دو سال مذکور است.
در مواردی فاکتور تأثير مجله بطور ميانگين (که معدل فاکتور تأثير طول دوران فهرست شدن آن مجله در ISI می باشد)، نيز مورد استفاده قرار می گيرد.
اين شاخص مهمترين و در عين حال کاربردی ترين شاخص ارزيابی مجله ها از نظر ISI است. اين عامل همه ساله توسط ISI بر مبنای ارجاعات به هر يک از مجله های علمی آن محاسبه می شود و نتيجه در گزارش JCR منتشر می شود.
اين ضريب نه برای مقاله يا نويسنده بلکه برای مجله محاسبه می شود. محاسبه بر مبنای يک دوره سه ساله صورت می گيرد.
برای اينکه بتوانيد يک مقاله بنويسيد، لازم است در اين زمينه اطلاعاتی داشته باشيد. اگر اين مقاله را برای مؤسسه اطلاعات علمی ISI می نويسيد، احتمالاً برايتان مهم است که بدانيد اين مقاله ها چگونه ارزيابی می شود.
امروزه ارزيابی مقاله های علمی يکی از دغدغه های جوامع علمی می باشد. مؤسسه اطلاعات علميISI برای ارزيابی تحت پوشش فهرست نويسی خود، سه شاخص در نظر گرفته است:
1- فاکتور تأثير گذار (IF): اين شاخص مهمترين و در عين حال کاربردی ترين شاخص ارزيابی مجله ها از نظر ISI است.
2- شاخص فوری(Immediately): تعداد ارجاعات به مقاله های منتشر شده مجله در سال مورد ارزيابی تقسيم بر تعداد مقاله های منتشر شده در همان سال مجله مذکور است. اين شاخص در حقيقت شيب رشد منحنی ارجاعات را بيان می کند.
3- شاخص نيمه عمر استناد(Cited Half-Life):نيمه عمر ارجاعات يا نيمه عمر استناد، تعداد سال هايی است که از سال ارزيابی بايد به عقب برگشت تا شاهد پنجاه درصد کل ارجاعات به مجله در سال مورد ارزيابی باشيم.
به عبارت ديگر، اين شاخص مدت زمانی که نيمی از کل استنادات به آن مجله صورت پذيرفته باشد را نشان می دهد و در حقيقت سرعت کاهش ميزان ارجاعات به مجله را بيان می کند.
بديهی است که وقتی مقاله های يک مجله ارزش خود را برای ارجاعات، زود از دست بدهند (مقاله ها سطحی باشند و خيلی زود بی ارزش شوند)، تنها به مقاله های جديد مجله ارجاع داده می شود.
اين موضوع باعث می شود که نيمه عمر ارجاعات به مجله کاهش يابد. بنابراين هر چه نيمه عمر ارجاعات به مجله بيشتر باشد، نشان می دهد که ارزش مقاله های مجله در طول زمان بيشتر حفظ شده است و هنوز مورد ارجاع قرار می گيرند.
در مجموع هرچه نيمه عمرارجاعات به يک مجله بيشتر باشد، ارزش مجله بالاتر می رود.
در پايان هر سال، مجله های تحت پوشش فهرست نويسی ISI که در فهرست وبگاه علم (Web of Science=WOB) قرار گرفته اند، ارزيابی می شوند.
معيارهای ارزيابی و سنجش همان شاخص های ارزيابی ISI (سه شاخص اشاره شده دربالا) می باشند. نتايج اين ارزيابی نيز درگزارش های ارجاع مجله JCR هر سال جهت اطلاع عموم اعلام می شود.
در بين فاکتورهای بالا، فاکتور تأثير، کاربردی ترين شاخص می باشد و امروزه به طور گسترده ای در درجه بندی و ارزيابی مجله های مورد استفاده قرار می گيرد. اين فاکتور در حقيقت توانايی مجله و هيأت تحريريه آن را در جذب بهترين مقاله ها نشان می دهد.
بانک اطلاعات ISI، مرکزی برای فهرست نمودن و پوشش دادن جامع مهمترين مجله های علمی منتشره در دنيا به منظور تبادل اطلاعات ميان پژوهشگران مختلف می باشد.
پر واضح است که منظور از پوشش جامع، فهرست نمودن کل مجله های علمی منتشر شده در جهان نمی باشد. چرا که از طرفی مقرون به صرفه نيست و از طرف ديگر تمام مجله های نشر يافته در جهان از استانداردهای ISI پيروی نکرده اند و از غنای علمی لازم برخوردار نيستند. ارزيابی مجله های علمی ISI به طور مستمر و مداوم هر دو هفته صورت می گيرد.
ارزيابی کنندگان ISI در حدود 2000 عنوان جديد را سالانه مورد ارزيابی قرار داده و تنها 10 تا 12 درصد از مجله های علمی ارزيابی شده، انتخاب می شوند. هر مجله علمی قبل از انتخاب شدن و فهرست شدن در ISI يکسری مراحل ارزيابی را پشت سر می گذارند.
از جمله عوامل مورد ارزيابی و رعايت استانداردهای بانک اطلاعاتيISI، کميته علمی منتخب مجله، تنوع بين المللی مقاله های چاپ شده درآن، نشر به موقع مجله و جايگاه نشر آن می باشد.
لازم به ذکر است که هيچ يک از اين عوامل به تنهايی مورد بررسی و ارزيابی قرار نمی گيرد، بلکه با بررسی مجموع عوامل، يک امتياز کلی داده خواهد شد.
از جمله مواردی که در ارزيابی مجله مورد توجه قرار دارد اين است که عنوان مقاله ها، چکيده و کلمات کليدی بايد به زبان انگليسی باشد همچنين توصيه می شود که منابع نيز به زبان انگليسی نوشته شوند.
اگر چه اطلاعات علمی مهم به تمامی زبانها به چاپ می رسد، اما موارد ذکر شده بايد به زبان انگليسی باشد تا تحت داوری و ارزيابی ISI قرار گيرد زيرا ارزيابی کنندگان مجله های علمی در ISI نمی توانند عناوين ومنابع بکار رفته در مقاله ها را به زبان انگليسی ترجمه کنند.
داوری علمی و تخصصی مقاله های چاپ شده در مجله توسط داوران نام آشنای علمی از جمله عمده ترين موارد مورد توجه ارزيابی کنندگان می باشد که گويای اعتبار و غنای علمی مجله است.
سه پايگاه WOS ، EST و JCR از معتبرترين پايگاه های علم سنجی هستند که توسط مؤسسه اطلاعات علمی ISI تهيه و روز آمد سازی می شوند.
پايگاه Essential Science Indicators) ESI بر مبنای دوره های زمانی 10 ساله، به ارائه آمار در قالب شاخص های تعيين شده توليد علم از جمله رتبه علمی کشورها بر اساس تعداد توليدات علمی، تعدا کل استنادها و نسبت استناد به توليدات علمی می پردازد.
در پايگاه Web of Science(WOS) امکان جستجو و استخراج اطلاعات در طول دوره های زمانی مختلف بر اساس شاخص های گوناگون علم سنجی وجود دارد.
پايگاه (JCR (Journal citation Reprts به ارائه گزارش استنادی نشريه ها می پردازد.
از طرفی تعداد نشريه هايی که هر کدام از اين پايگاه ها نمايه می کنند نيز با ديگری متفاوت است.
در سايتISI چهار مورد به عنوان ملاک های اصلی نمايه شدن مجله آمده است که عبارتند از:
1- زمان بندی نشر، تعريف شده باشد يعنی معلوم باشد که فصلنامه است، ماهنامه است يا… و در موعد معين هم آماده شود.
2- فرآيند داوری برای مجله تعريف شده باشد.
3- قواعد نشر بين المللی را رعايت کند. برای مثال، عنوان مجله گويای محتوای آن باشد.
4- مقاله به هر زبانی که باشد مهم نيست ولی چند مورد در آن بايد به زبان انگليسی باشد که عبارتند از: اسامی نويسندگان، عنوان، چکيده و کلمات کليدی و حتی الامکان منابع و مآخذ هم انگليسی باشد.
موارد فرعی هم وجود دارد که شامل اين موارد است:
1- مجله بايد حوزه بين المللی داشته باشد و به يک حوزه جغرافيايی خاص تعلق نداشته باشد.
2- در حوزه آن مجله، ترجيحاً مجله مشابه نباشد يا اگر هست آن مجله معيار برتری نسبت به آنها داشته باشد.
3- افراد به وجود آورنده آن حتی الامکان افراد شناخته شده ای باشند.
4- افراد به وجود آورنده، توزيع جغرافيايی مناسبی داشته باشند مثلاً همه ايرانی نباشند.
البته موارد فرعی، نمره اضافه دارد و در قبولی يا رد مجله از طرفISI نقش بازی نمی کند.
در مجلات علمی، چکيده مقاله هم معنی خلاصه است. اما در لغت نامه اين دو معنا تعريفیمتفاوت دارند. بعضا در متون علمی هر دو به يک معنی بکار می روند. بطوريکه بعضی مجلات از يک لغت برای هر دو مفهوم استفاده مینمايند، البته اين روش فراگير نيست و بسياری مجلات بين چکيده و خلاصه مقاله تمايز قائل هستند. (معمولا چکيده مقاله ای که قبل از ارسال اصل مقاله برای يک مجله ارسال ميگردد، چکيده مقاله پيشين ناميده ميشود که با چکيدهای که در پايان مجلات آورده ميشود چکيده پسين تفاوت اساسی دارد).
چکيده مقاله قسمتی است که خواننده بعد از جذب شدن توسط عنوان مقاله به آن نگاه کرده و آنرا میخواند، چکيده علاوه بر کوتاه بودن بايد بطور معنی داری خلاصه شده و حاوی مطالب اصلی و مهمترين يافته های مسلم مقاله باشد.
بايد به مجلهای که می خواهيد برای آن مقاله بفرستيد نگاه کرده و طول متوسط چکيده ها رااز آن استخراجنمائيد، علاوه براين بايد به قسمت “توضيحاتی برای نويسندگان” رجوع کرده و اگر قوانين و ضوابط خاصی برای نوشتن چکيده در آن ذکر شده آنرا رعايت نمائيد. مثلا معمولاً گفته می شود که چکيده بايد بين صد تا صد و پنجاه کلمه باشد .
چکيده بايد حاوی بخشهای زير باشد:
– حقايق واصول بکار برده شده
– روشها
– نتايج اصلی
– اهميت نتايج و تعبير و تفسير آنها
چکيده مقاله بايد حاوی مطالب و حقايق يافت شده در کار تحقيقی، و مهمترين نتايج و ميزان اهميت کار انجام شده بوده ومعنی هر يک از يافته ها را بيان نمايد. نبايد در چکيده مطالبی رابيان نمود که در مقاله نيامده است بلکه بايديافته های مرتبط بامقاله را در برداشته و دقيق باشد .
نبايد در قسمت چکيده از عباراتی مثل “اهميت يافته ها در اين مقاله بحث شده است…” استفاده نمود زيرا اينعبارت و نظاير آن هيچگونه اطلاعاتی را به خوانندگان نمی دهند و غير مفيد هستند و فقط محدوديت استفاده از کلمات را برای شما بيشتر می کنند.(سقف150کلمه)- . بجای اينها بايد يافته ها راذکر نموده و بيان کنيد که چرا اين يافته ها مهم هستند .
-1 يافته هايتان ، يا چيزی که قصد يافتن آنرا داشتهايد. اين موضوع ممکن است قبلا در قسمت عنوانمقاله ذکر شده باشد.
2-اگر روشهای بکار برده شده در کار تحقيقی جالب هستند توضيحی راجع به آنها ذکر کنيد در غير اينصورت لزومی به اينکار نيست .
-3 نتايج اصلی کار را همراه با تعابيراصلی آنها بصورت شفاف وواضح ذکرکنيد.هرگزنبا يد از توصيفات مبهم استفاده نمائيد. تعبير و تفسير از نتايج را براساس اهميت، کاربرد و استنباط از آنها ذکر نمائيد .
4-حجم يک چکيده نبايد بيش از 150کلمه باشد.
هر يک از موارد فوق را حداکثر در چند جمله ذکر نموده و از کلمات اختصاری که در متن استفاده نمودهايدو يا خود آنها را مخفف کرده و به اختصار آورده ايد، در قسمت چکيده استفاده ننمائيد. در چکيده از اشکال و جداول استفاده ننموده و بهآنها آدرس هم ندهيد. از عبارات ساده و مسلم همراه با مقادير و اعداد استفاده کنيد. مثلا بنويسيد:”هشتادوشش درصد ( 86%) بيماران بعد از درمان سلامت خود را به دست آوردند. ”
در چکيده جملات را طوری ننويسيد که نياز باشد به منبعی آدرس بدهيد ولی اگر لازم شد که درچکيده به منبعی آدرس دهيد بايد تمام مشخصات منبع يعنی: زمان چاپ ، نام نويسندگان، نام مجله و غيره راذکر کنيد .
مارتين گرگوری بيش از يک دهه پيش در مجله «نيچر» نوشت: «دو نوع نوشتار علمی وجود دارد. يک نوع برای جلب خواننده و نوع ديگر فقط برای اينکه مورد ارجاع قرار گيرد و اين نوع دوم مانند يک بيماری عفونی به سرعت در حال گسترش است.»
به نظر میرسد در اين مقطع زمانی نيز تغييرات بسيار محدودی ايجاد شده است. هنوز هم حجم زيادی از مقالات علمیمنتشره فقط توسط دانشمندان و محققانی که به موضوع مقاله علاقهمند هستند، مورد مطالعه قرار میگيرد و افرادی که به مطالعه گذرای مقالات علمی میپردازند، بيشتر به صفحات علمی روزنامهها و مجلات علمی عام مراجعه میکنند.
با وجود مقالات فراوانی که در مورد نحوه نگارش صحيح و قابل فهم برای جلب توجه خوانندهها وجود دارد، دانشمندان نبايد از فقدان راهنماهای مناسب برای نحوه نگارش مقالات گلايه داشته باشند. بسياری از ژورناليستها و نويسندگان حرفهای اين دو کتاب استاندارد در مورد نحوه نگارش مقاله خوب و علمی را مورد توجه قرار میدهند: اجزای سبکهای نگارشی (استانک، وايت 1959) و درباره خوب نوشتن (زينسر 1976) حال آنکه اين کتابها و کتابهای مشابهشان برای بسياری از دانشمندان ناشناختهاند. با وجود اينکه اين کتابها نحوه نگارش صريح مقالات علمی را به طور دقيق بيان نمیکنند ولی از جهت بيان نحوه صحيح سازماندهی مطالب و نگارش مقالات شيوا و حاوی اطلاعات مفيد، بسيار با ارزشند.
مهمتر اينکه اين قبيل کتابها حامل يک پيام مهم هستند که نويسندگان بايد مطالب را برای خوانندگان بنويسند نه برای خودشان.
البته هنوز هم بسياری از مقالات علمی و پزشکی، حاوی مطالب طولانی و مبهمی هستند که بيشتر خوانندگان و حتی آنهايی را که آگاهی مناسبی به موضوع دارند نيز گمراه میکنند.
مسلماً محدوديتهايی در شکل و ساختار مقالات علمی وجود دارد. در يک مقاله علمی علاوه بر در نظر گرفتن نکاتی که مورد نظر مجلات علمی مختلف است بايد مقدمه، مواد و روشها، نتايج و بحث در مورد نتايج در ارتباط با تئوری اوليه آورده شود. ماهيت مقالات علمی بيان نتايج و بحث بدون خطا (bias)، محدوديتهايی را در نحوه نگارش مقاله ايجاد میکند: بيان نتايج در جملات با فعل مجهول (passive) به آن شکل غير شخصی میدهد و لزوم به کار بردن مراجع مختلف نيز مانع میشود که متن مقاله به خوبی دنبال شود. با اين وجود، اين قوانين به قدری انعطافپذير هستند که بتوان مقالهای نوشت که حاوی مطالب مفيد و جالب توجه باشد.
1. یک تفکر قديمی در معماری وجود دارد که میگويد شکل اشيا از عملکردشان پيروی میکند. اين تفکر در نگارش هم وجود دارد. بسياری از دانشمندان عقيده دارند هيچ چيزی مهمتر از نتايج مقالاتشان نيست.
اما واقعيت اين است که اولين عملکرد مقاله انتقال پيام به خواننده و متقاعد کردن وی به ارزشمند بودن تحقيق انجام شده است بنابراين بهتر است قبل از شروع به نوشتن، در مورد پيام موضوع تأمل شود. حتی بهتر است پيش از نوشتن عنوان مقاله، راجع به نتايج مقاله نيز انديشيده شود. دانشمندان امروزی کمتر به بيان نتايج خام میپردازند و هدفشان تفسير و بحث بهتر نتايج است (Horton,1995).
يک نويسنده ممکن است موضوعی را در ذهن خود روشن و واضح تصور کند و نيازی به توصيف و تفسير حس نکند در صورتی که خواننده ممکن است اصلاً چنين تفکری نداشته باشد. تمام ترديدها توسط خوانندگان مختلف از اين تفکر نويسنده ناشی میشود که مطلبی که در اثر بحث و گفتگوی زياد برای وی مسجل و بديهی شده است برای خواننده نيز واضح و روشن است. گاهی اوقات، نتايجی که مربوط به موضوع اصلی نيستند هر قدر هم که جالب باشند، بهتر است حذف شوند و اگر اين نتايج حذف شده مفيد و اساسی باشند بهتر است در يک مقاله ديگر مطرح شوند.
يک نوشتار بايد يک پرسش اصلی را پاسخ دهد و بیتوجهی به اين موضوع از دلايل شايع بیميلی خوانندگان نسبت به مطالب است .(Lambert et al 2003) اين پرسش بايد مشخص، جديد، مورد علاقه و استقبال جامعه علمی باشد (Perneger & Hudelson, 2004).
خوانندگان مجلات فوق تخصصی به توضيحات اضافه و طولانی درباره موضوع مورد بحث علاقهای ندارند، در حالی که در مجلات عمومی، براي ايجاد پس زمينه علمی مناسب برای خوانندگان نياز به توضيحات تکميلی احساس میشود. به طور کلی دانشمندان بايد خود را جای خوانندگان گذاشته و عمق و جزئيات لازم مطلب را از ديدگاه خوانندگان بررسی کنند.
2. مورد ديگر استفاده از شيوايی و فن بيان مناسب در حين پيروی از اسلوب مقالهنويسی است. David Reese چنين عنوان میکند که در يک مقاله پزشکی، علمی يا هر نوع ديگر، نويسنده بايد با استفاده از لغات متداول سعی کند که خواننده را نسبت مطلب نوشتهشده متقاعد سازد. در عين حال، علیرغم تلاش برای فصاحت مطالب، هرگز مشاهدات و حقايق ارايهشده در مقالات نبايد تحت تأثير فن خطابه قرار گيرند.
به عنوان مثال در يک مقاله ضرورتی برای استفاده از صفات و قيدهای پيچيده وجود ندارد و در صورتی که بيان نتايج و بحث منطقی و روان باشند، خواننده نيازی به لغات نامفهوم و غير ضروری جهت درک بهتر مطلب احساس نمیکند.
کلمات غير ضروری بهتر است حذف شود. يک نگارش پرتوان، معمولاً مختصر و فشرده است. اين موضوع در مورد نوشتههای عمومی نيز مصداق دارد. هر قدر در يک نوشته ترکيبات طولانی و پيچيده و توضيحات اضافی در پرانتز بيشتر باشد، خوانندگان و حتی علاقهمندان به موضوع را از ادامه مطالعه باز میدارد. بهترين و مطمئنترين کار برای جلب توجه خوانندهها بيان مطالب به صورت صريح، قطعی و مشخص است.
3. خوانندگان انتظار دارند هر نوع اطلاعات خاص موجود در يک مقاله را در محل مخصوص آن پيدا کنند. در صورتی که جابجايیهای زيادی در محلهای ارايه اطلاعات ايجاد شود، مثلاً برخی نتايج بدون آنکه در قسمت يافتههای مقاله ذکر شده باشند در بحث مورد ارزيابی و تفسير قرار گيرند، خواننده را سردرگم میکنند. مطالبی که قرار نيست در قسمت بحث مطرح شود بهتر است از قسمت نتايج حذف شود.
4. عنوان مهمترين عبارت يک مقاله است. اگر خوانندهای اهميت نوشتهای را از عنوان آن برداشت نکند به خواندن آن ادامه نمیدهد. عنوانهای طولانی حامل اطلاعات بيشتری هستند ولی توجه کمتری جلب میکنند، بهخصوص در افرادی که با نگاه سريع و گذرا از روی عناوين موجود در فهرست مجلات، مقاله مورد نظرشان را انتخاب میکنند. عنوانهای کوتاه جذابتر هستند ولی ممکن است مفهوم کامل را نرسانند. عناوينی که از لغات ايهامدار استفاده میکنند، جذابيت بيشتری برای خوانندگان دارند، ولی نبايد به تبيين محتوای اطلاعاتی مطلب بپردازند. در نهايت در هنگام انتخاب عنوان مناسب، باز هم بهتر است نويسنده خود را در جايگاه خواننده قرار دهد.
5. خلاصه مقاله نيز دارای اهميتی تقريباً مساوی با عنوان است، گاهی تنها بر اساس خلاصه مقاله يک خواننده تصميم میگيرد مقاله را بخواند يا آن را کنار بگذارد. هر قدر هم يک مطلب حاوی اطلاعات قيمتی و مهم باشد، در صورتی که در خلاصه مطرح نشده باشد، خواننده علاقهای به ادامه دادن مطالعه پيدا نمیکند. خلاصه مقاله به دو شکل نوشته میشود؛ نوع آزاد که شامل يک پاراگراف است و بيشتر در مقالات مولکولی و بيولوژی سلولی استفاده میشود و نوع ساختاری که هر چهار قسمت مقاله در آن رعايت میشود و بيشتر در مقالات کلينيکال استفاده میشود. در مورد اينکه بهتر است خلاصه پيش از نوشتن مقاله تهيه شود يا پس از اتمام آن، بهتر است که هر دو روش يکبار مورد ارزيابی و آزمايش قرارگيرد و سپس روش مناسبتر را انتخاب کنيم.
6. بين بررسی متون و مقدمه مقاله اختلاف زيادی وجود دارد، مقدمه نبايد تا جايی که امکان دارد به مرور متون بپردازد هدف اصلی آن طراحی يک نقشه است که نويسنده ابتدا به طور عام لزوم بررسی موضوع را عنوان میکند و سپس با نشان دادن روشها به يک سؤال اصلی که همان هدف مقاله است، میرسد. يک تاريخچه کوتاه که اهميت مطالعه را عنوان میکند و اطلاعات قبلی موجود در اين زمينه را بيان کرده و نقايص موجود را نمايان میسازد، عموماً در مقدمه آورده میشود.
7. قسمت مواد و روشها در مقاله بايد به طور تخصصی و با جزئيات کامل مطرح شود. به نحوی که محققان ديگر نيز بتوانند آن را انجام دهند. يک اشتباه شايع در اين قسمت، بيان نشدن برخی جزئيات ضروری است که خواننده را از درک صحيح روش انجام مطالعه باز میدارد، بنابراين قرار دادن خود به جای خواننده در اين قسمت نيز بسيار مفيد خواهد بود. شرکتهايی که محصولات آنها مورد استفاده قرار گرفته به طور خلاصه بايد ليست شوند.
8. نتايج بايد با يک نظم و توالی منظم ارايه شوند، بيان نتايج بايد از توالی منطقی پيروی کند و نه از ترتيب زمانی. در غير اين صورت درک آنها مانند چيدن قطعات پازل در کنار هم است که میتواند بسيار گيجکننده باشد. از ارايه نتايج غير ضروری که تأثير چندانی در بحث ندارند بايد پرهيز شود تا خواننده سردرگم نشود و پيام اصلی نيز کمرنگتر نشود. هدف از نوشتن يک مقاله تحقيقاتی، ارايه يک فرضيه و بحث و تفصيل و تفسير در مورد آن است. بنابراين بحث يک مقاله بايد کاملاً روان و مرتبط با نتايج و با تفسيرهای کامل و ذکر منابع مختلف باشد. تفکرات و انديشههای تحقيقاتی بايد با دلايل مستدل و مستند حمايت شوند و به طور کاملاً واضح و روشن مورد ارزيابی قرار گيرند تا خواننده بتواند با آن ارتباط برقرار کند.
9. در نهايت، افزايش تعداد مقالات تحقيقاتی و مقالات مروری نشاندهنده افزايش فشار بر محققان است تا در زمينههای مورد علاقه خود همگام با مقالات روز باشند. اگرچه روزانه بر تعداد الگوها و راهنماها برای نوشتن يک مقاله گويا و قابل درک افزوده میشود، دانشمندان از ميان حجم زيادی از مقالات از همين الگوها جهت انتخاب مقاله مورد نظرشان استفاده میکنند. دانشمندان کماکان مقالات را، در صورتی که به عنوان آنها علاقهمند باشند يا پرسش و پاسخهای مهمی را در برداشته باشند، مطالعه میکنند و هر قدر يک مطلب بهتر و منطقیتر نوشته شود خوانندگان بيشتری را جذب میکند و بيشتر مورد ارجاع ساير مقالات واقع میشود.
10. و بالاخره اين که در نظر گرفتن دو نکته هنگام مقالهنويسی بسيار مهم است: پيام اصلی و خواننده مقاله، چرا که تمام هدف نويسنده متقاعد کردن خواننده به ارزش و اهميت تحقيق انجام شده است و اگر او به خوانندهها بیتوجهی کند، خوانندهها نيز به نوشتههای او بیتوجهی میکنند.
تحقيق و پژوهش از اهميت ويژه ای برخوردار است و به جرات ميتوان گفت که همه پبشرفت های علمی صنعتی پژوهشی تکنولوژی و جامعه شناسی بر پايه تحقيق و پژوهش استوار است. اصلی ترين و مهمترين شيوه ارائه نتايج يک مطالعه و تحقيق، تهيه مقاله پژوهشی است و محققی در صحنه توليد وانتشار علمی موفق است که بتواند نتايج پژوهش خود را در مجلات معتبر پژوهشی به چاپ برساند. از آنجا که نوشتن صحيح و مناسب يک مقاله يک رکن اساسی برای چاپ مقالات علمی ميباشد، در اينجا سعی شده است که به بررسی روش های صحيح نگارش مقالات پژوهشی پرداخته شود. به طور کلی هر مقاله پژ وهشی شامل اجزای اصلی زير است:
عنوان
نام نويسنده يا نويسندگان
اطلاعات تماس
چکيده
واژگان کليدی
مقدمه
مبانی نظری تحقيق
روش تحقيق
يافته های تحقيق
بحث و نتيجه گيری
فهرست منابع
(1 اولين بخش يک مقاله عنوان است که بايد اشتراکاتی با موضوع اصلی تحقيق داشته باشد و به شکلی جذاب جملهبندی شده باشد. نکات زير در انتخاب عنوان مقاله قابل توجه هستند:
(2 عنوان مقاله حتی الامکان بايد دقيق و رسا بوده و از به کار بردن اصطلاحات ناآ شنا يا اختصاری خودداری شود.
(3 عنوان مقاله حتی الامکان بايد جمله خاصی باشد که نکات اصلی و عمده موضوع را در بر داشته باشد.
(4 به طور معمول (نه هميشه) و در نامگذاری اکثر تحقيق ها اين نکات در نظر گرفته می شود: چه چيزی را ميخواهيم بررسی کنيم، در چه جامعه ای، در کجا و در چه زمانی. مثلا عنوان يک مقاله ميتواند اين باشد: بررسی رابطه سطح سواد مادران و تغذيه کودکان در شهر تهران سال 1386
(5 عنوان بايد «فاقد پيش داوري» باشد. به عنوان مثال، انتخاب اين عنوان برای يک مقاله، مناسب به نظر نمی رسد: بررسی علل بی علاقگی رانندگان نسبت به بستن کمربند ايمنی!
(6 اگر کلماتی در توصيف ويژگی مطالعه شما نقش کليدی دارند حتما در عنوان خود آن را بگنجانيد. مثل مطالعه آينده نگر مطالعه دوسويه کور يا مطالعه تصادفی شده
(7 هيچ گاه نبايد در عنوان مقاله نتيجه پژوهش را به صورت ثابت شده ذکر نمود.
اسامی نويسندگان و همکارانی که در مطالعه شرکت داشته اند بايد بطور کامل ذکر شود. همچنين نويسنده اصلی که مسئول ارتباط با خوانندگان است بايد مشخص شده و آدرس کامل و شماره تلفن وی در اختيار خوانندگان قرار گيرد.
چکيده پس از عنوان بيشتر از ساير بخشهای يک مقاله خوانده ميشود و در چکيده قسمت های مختلف مقاله شامل مقدمه، اهداف، روشها و نتايج تحقيقق بصورت خلاصه ذکر می شود. متن بسياری از مقاله ها به طور کامل در دسترس ما نيست و گاهی فرصت برای خواندن تمام مقاله نداريم و از اين رو چکيده مقاله اهميت زيادی دارد. در اکثر مجلات تعداد کلمات چکيده 150 تا 250 کلمه محدود است.
چند واژه کليدی که از اهميت زيادی در مطالعه برخوردارند، در اين قسمت ذکر می شود. ضمن اين که با ذکر واژه های کليدی در سايتهای علمی می توان به دنبال مقاله نيز گشت. به طور معمول تعداد اين واژه ها حدود 6-5 کلمه در نظر گرفته می شود.
مقدمه يک مقاله پژوهشی ضمن بيان مسئله و تشريح موضوع به آن مسئله پاسخ ميدهد که ارزش مطالعه حاضر برای انجام آن چه بوده است. در حقيقت با مطالعه مقدمه يک مقاله پژوهشی، خواننده با مسئله تحقيق آشنا شده و ضرورت انجام پژوهش را درک ميکند. متن مقدمه بايد روان باشد و حتی الامکان به صورت خلاصه و حداکثردر 2 صفحه تايپ شود.
ادبيات تحقيق يا مبانی نظری، به تشريح مفاهيم، تعاريف و تاريخچه موضوع تحقيق می پردازد. نويسنده مقاله بايد بر ادبيات تحقيق مسلط بوده و مبانی نظری موضوع تحقيق خود را به طور مختصر ولی کاربردی بيان نمايد. مبانی نظری تحقيق بايد با استناد و ارجاع علمی آورده شود. يک مقاله خوب بايد بخش مبانی نظری قابل قبولی داشته باشد.
در اين قسمت از مقاله چگونگی و روش انجام پژوهش توضيح داده می شود. همچنين نمونه های مورد بررسی، چگونگی نمونه گيری، جامعه هدف، مراحل اجرائی پژوهش و نحوه تجزيه و تحليل داده ها ذکر می شود. در اين قسمت در مورد تغيير بيشتر بحث شده و روش اندازه گيری و ميزان دقت و چگونگی کنترل آنها بيان می شود.
در اين قسمت نتايج بدست آمده از پژوهش ذکر می شود. نتايجی کليدی مطالعه بايد با کلمات روان و دقيق و بدون بزرگ نمايی ذکر شود. از روشهای مختلفی برای ارائه نتايج استفاده می شود. استفاده از اعداد، جداول و نمودارها کمک ارزنده ای به ارائه مطلب بطور ساده تر می نمايد اما لازم است داده های جداول و نمودارها به طور کامل تشريح شده و مورد تجزيه و تحليل قرار گيرند. در مواردی که از روش ها و آزمون های آماری برای بررسی نتايج و تحليل داده ها استفاده شده باشد، بايد نوع آن نيز ذکر شود.
در اين قسمت به تفسير نتايج ارائه شده می پردازيم. همچنين می توان به مقايسه نتايج به دست آمده از مطالعه حاضر با نتايج ساير مطالعه ها پرداخت و با توجه به مجموعه شواهد نتيجه گيری نمود. در صورت لزوم می توان پيشنهادهايی برای انجام مطالعات بهتر و کامل تر در آينده ارائه داد.
در پايان لازم است کليه منابعی که در تحقيق مورد استفاده قرار گرفته اند، به شيوه ای مطلوب ذکر شوند. شيوه نگارش منابع در نشريات مختلف متفاوت است و بهتر است از راهنمايی اين نشريات و شرايط نگارش مقالات کمک بگيريم.
به ياد داشته باشيد که قبل از ارسال چکيده مقاله خود به يک مجله، ابتدا فرم نحوه نگارش مقاله را از آن مجله دريافت نموده و چکيده خود را در قالب آن فرم تهيه و تايپ نماييد (به عنوان مثال تعداد کلمات، فونت، تعداد خطوط، فاصله خطوط از کناره های صفحه و…)
(1ابهام در موضوع مقاله و وجود تعداد زياد مقالات مشابه پيشين
2)عدم تبيين زمينه اصلی تحقيق
3)نمونه گيری نامناسب
(4 عدم رعايت اصول مقاله نويسی مورد نظر نشريه
(5 عدم ذکر صحيح ارقام آماری
(6 فقدان بحث و پرداختن به نتايج
(7 چکيده های خيلی کوتاه و خيلی زياد
(8 بی دقتی در تهيه متن (غلط تايپی ، اشتباهات متن)
(9 عدم ارتباط موضوع مقاله با رويکرد نشريه