اشراق: یکی از مهم ترین بخش های مقاله که برای داوران مجلات نیز حائز اهمیت می باشد، بخش مقدمه است.
مقدمه بخش اول يك مقاله علمي است كه خواننده را از محتوای درون مقاله اگاه می کند و در حكم نقشه راه براي خواندن كل مقاله مي باشد. در واقع هدف اصلي از بيان مقدمه این است كه «چرا این پژوهش انجام شده است». گاهی اوقات داوران مجلات و ژورنال ها تنها به خواندن مقدمه مقاله می پردازند و در صورتی که این بخش مورد قبول قرار گیرد به خواندن ادامه مقاله می پردازند. در واقع اكثر داوران در مجلات علمي تصميم خود را پيرامون قبول يا رد مقاله در 15 دقيقه اول خواندن آن كه عمدتاً منطبق با مقدمه است ميگيرند. بنابراین متخصصان در زمینه مقالهنويسي پيشنهاد ميكنند كه حداقل نيمي از زمان نوشتن مقاله، به نگارش مقدمه و نتيجهگيري اختصاص يابد.
بطور كلي ساختار مقدمه به ترتیب شامل موارد زیر است:
اولين خط مقدمه را ميتوان مهمترين بخش آن در نظر گرفت چرا كه محور آن ايجاد انگيزه در خواننده از طريق تبيين اهميت و گستردگي موضوع مطالعه است. در جمله اول مقدمه معمولاً موضوع اصلي مطالعه معرفي ميشود. پاراگراف هاي بعدي به بررسي متون و ذكر هدف مطالعه اختصاص دارد.
هدف اصلي از نوشتن مقدمه، روشن کردن این موضوع است که چرا مطالعه انجام شده و انگيزه پژوهشگر از انجام آن چه بوده است. ذكر دقيق اينكه چه مطلبي قرار است در مقاله بيان شود و موضوع اصلي مطالعه چيست مهمترين موضوعي ميباشد كه به آن پرداخته ميشود.
همواره سير ارايه مطلب در مقدمه از عام به خاص است؛ به عبارت ديگر نويسنده، مطلب را از جنبههاي كلي شروع ميكند و رفته رفته به قسمتهاي اختصاصيتر ميپردازد تا در نهايت لزوم انجام مطالعه را براي تكميل آنچه تاكنون انجام شده روشن نمايد.
لازم است نويسنده در مقدمه به خوبي تاكيد نمايد كه چگونه فرضيه را تهيه كرده است. در اين راستا نويسنده بايد به خوبي ارتباط مطالعات قبلي با تحقيق خود را روشن كند؛ چرا كه عدم توجه به اين نكته از شايعترين مشكلات موجود در بخش مقدمه است.
مراجع در مقدمه:
نه آنقدر از مطالب كتب مرجع استفاده كنيد كه فرم كلي مقاله حالت عاميانه و بديهي به خود بگيرد و نه آنقدر اختصاصي بنويسيد كه براي عمده خوانندگان ابهام آفرين باشد.
خصوصيات مهم پاراگراف آخر مقدمه بهترين محل براي بيان هدف مطالعه است. اين قسمت همچنين محل نوشتن مزاياي تكنيك يا متدولوژي جديد (اگر تحقيق در اين مورد است) نيز مي باشد. در جمله آخر اين پاراگراف مي توانيد به اختصار به روش اجراي مطالعه نيز اشاره كنيد. اما بهتر است آن را به بخش مواد و روشها واگذار كنيد.
يك ترتيب منطقي براي نگارش مقاله مي تواند به اين صورت باشد كه ابتدا بخش مواد و روشها، سپس نتايج، آنگاه مقدمه و در انتها بخش بحث مقاله به رشته تحرير درآيد. با اين حال عدهاي معتقدند مقدمه بايد قبل از نوشتن ساير قسمت هاي مقاله نوشته شود و برخي ديگر نيز بر اين اعتقادند كه در انتها اضافه شود؛ اما به هر شكل توجه و دقت كافي از جانب نويسنده در تنظيم مقدمه ضروري است.
عدم بيان هدف از انجام مطالعه كه موجب سر در گمي خواننده ميشود.
عدم اشاره به مراجع مرتبط كه از اعتبار مطالعه ميكاهد.
شرح تحقيقاتي كه ارتباط دوري با مطالعه فعلي دارند و موجب خستگي خواننده مي شود.
عدم توضيح ساختار تئوريك كلي مطالعه كه مخاطب را در خواندن ساير قسمتهاي مقاله فاقد ديدگاه نگه بازميدارد.
پيشنهاد ميشود طول مقدمه حداكثر دو صفحه يا 6 / 1 كل مقاله باشد ( هر كدام كه كمتر است).
سخن پاياني اينكه براي كسب مهارت در نوشتن مقدمه، زياد بنويسيد و از نويسندگان ماهر الگو بگيريد.