نوشتن بیان مسئله در پروپوزال
بيان مساله قسمت بسيار مهم هر پروپوزال بوده و تقريبا در تمامي پروپوزالهاي پژوهشي حضور دارد. بيان مساله اولين بخش محتوايي پروپوزال است و تاثير تعيين کننده اي در ارزشيابي پروپوزال دارد و کيفيت بيان مساله، نشان دهنده ميزان آشنايي محقق با موضوع تحقيق است.
پژوهشگر در بیان مسئله هدف خویش را بیان میکند ؛ یعنی چه چیزی میخواهد بگوید یا چه چیزی را میجوید.
اگر هدف اصلي هر تحقيقي را فراهم ساختن شناخت روشمند نسبت به يک موضوع در نظر بگيريم، آنگاه در بيان مساله تحقيق بايد به پيامدهاي منفي جهلي که نسبت به موضوع وجود دارد اشاره کنيم. به گونه اي که افراد مرتبط با آن موضوع با خواندن يا شنيدن استدلالات ما بپذيرند که فقدان اطلاعات روشمند نسبت به آن موضوع مي تواند به همان پيامدهاي منفي که اشاره کرده ايم بيانجامد. به عنوان مثال در بيان مساله مشارکت شهروندان در امور فرهنگي بايد استدلالات قابل قبولي عرضه کنيم مبني بر اين که فقدان يا کمبود اطلاعات روشمند و مستند به پژوهش علمي در زمينه مشارکت شهروندان در امور فرهنگي مي تواند پيامدهاي منفي متعددي به دنبال داشته باشد.
بیان مسئله باید کوتاه و مختصر و کامل باشد ، با عنوان تطبیق داشته باشد ، از ارائه جدول و نمودار خودداری شود ، بیان احساسات ، مطالب بدیهی، کلی گویی و تکرار مطلب و همچنین مقدمه چینی برای بیان مسئله لازم نیست و مطالب همراه با منابع ذکر شود.
بیان مسئله با توجه به پژوهش های پیشین نوشته می شود و باید مراحل مشخصی را طی کند:
- تعریف مسئله: محقق باید شواهدی ارائه کند تا نشان دهد مشکلی در جامعه وجود دارد.
- اهمیت مسئله (فراوانی و شدت آن): محقق باید ابعاد مختلف مشکل را به صورت مستند نشان دهد.
- راه حل های موجود یا اقدامات اتخاذ شده: باید مشخص شود که پژوهش های پیشین چه راه حل های مشابهی را ارائه نموده اند.
- عوارض ناشی از تداوم مسئله: دورنمای آینده مسئله پیش بینی می شود، به عبارت دیگر باید در این قسمت مشخص نمود که اگر این مسئله مورد شناسایی و بررسی قرار نگیرد وضعیت آن در آینده چگونه خواهد بود.
- تحلیل مسئله: ذکرعواملی که باعث به وجود آمدن این مسئله شده اند و شناسایی منشا پیدایش مسئله ضروری می باشد.
- لزوم اجرای پژوهش و فواید ناشی از آن: باید فواید اجرای طرح و مشکلی که در آینده حل خواهد شد به تفصیل شرح داده شود.
بیان مساله خود متشکل از چندین زیر مجموعه می باشد که در زیر به طور مفصل تری به آنها پرداخته میشود:
- مقدمه
- تعریف مساله
- تعریف عملیاتی و مفهومی اجزاء مساله
- پرسش های اساسی
مقدمه
- بیان مساله با مقدمه ای آغاز می شود و نباید چنان دور از مساله انتخاب کرد و کلی گرفت که بتوان آن را درآغاز هر مطلب دیگری بیان کرد.
- مقدمه درواقع فتح بابی است برای ورود به مساله اصلی و نوعی توجیه و استدلال درجهت پرداختن به مساله مورد بررسی.
- طول مقدمه نباید چنان باشد که برمطلب اصلی- یعنی تعریف مساله غلبه کند و به عبارت دیگر“ مقدمه زائد بر متن“ باشد.
- اندازه نوشتاری مقدمه طبعا با حجم نوشته اصلی تناسب دارد.
- پیشنهاد: برای اطمینان از ربط مستقیم مقدمه با متن ، شاید مناسب ترین شیوه آن باشد که ابتدا مساله اصلی را درقالب تعریف مساله مشخص و تبیین کنیم ، آن گاه به تدوین مقدمه بپردازیم.
تعریف مساله
- در این بخش، مطلب اصلی یا درواقع مساله ای که قرار است در تحقیق مورد توجه قرار گیرد باز گشوده می شود.اهمیت مساله مورد بررسی و دلایل پرداختن به آن به عنوان موضوعی ضروری از جمله مطالبی است که در این بخش مورد اشاره قرار می گیرد. در همین مرحله است که پژوهنده تاکید می ورزد که نتایج محتمل تحقیق می تواند بر روند فعلی امور و سیاستگذاری ها و برنامه ریزی ها مرتبط با آن ها اثر بگذارد.
- نکته ای که به نظر می رسد:درتعریف مساله نباید ادعایی را مطرح کرد که در عنوان تحقیق لحاظ نشده باشد، در این تعریف برابری محتوایی با عنوان و سایر بخش های طرح پیشنهادی باید پیوسته مورد نظر باشد.
نحوه بیان مساله تحقیق و نگارش آن
- گفته می شود که محقق زمانی طرح یک مطالعه پژوهشی را می ریزد که به مساله ای درخور بررسی برخورد نماید محقق در این مرحله آماده میشود مساله را آن طور که یافته است تعریف نموده ،اهداف تحقیق خود را بیان نماید .
- در بیان مساله و تعریف آن محقق باید به نکات زیر توجه کند :
- صورت مساله باید شکل سوالی داشته باشد.
- مساله باید روشن و بدون ابهام باشد.
- از کاربرد اصطلاحات و واژگان ارزشی خودداری شود .
- اخص و صحیح باشد.مساله درحد کنترل پذیر و اخص مطرح شود.
- سوالات ویژه تحقیق باید نوشته شود .
تعاریف مفهومی و عملیاتی
- به منظور تصریح کار و ایجاد شرایط مناسب جهت درک مشترک از اصطلاحات و مفاهیم ، محقق به تعریف برخی اصطلاحات می پردازد .
- تعریف مفهومی تعریفی است که همگان بر آن توافق دارند و صرف نظر از این که در چه بستر نحوی مورد استفاده قرار گیرد ، پیوسته دامنه معنایی آن یکی است.
- تعریف عملیاتیناظر بر دامنه ویژه ای از معنا و مفهوم است که پژوهنده برای تحقیق خود برمی گزیند تا بتواند بر مبنای آن جریان پژوهش را به طور روشن دنبال کند.
- تعریف عملیاتی درواقع حد انتظار مخاطب را از مفاهیمی که درتحقیق به کار رفته است تعیین می کند و تکلیف پژوهنده را نیز در جریان پژوهش روشن می سازد. و پژوهنده ناگزیر است اصطلاحات مبهمی را که در بخش های مختلف تحقیق خود به کاربرده است. اعم از عنوان ،تعریف مساله ، هدف ، و مانند آن در آغاز برای مخاطب خود تعریف کند.
پرسش های اساسی پژوهش
- پس از این که مساله پژوهش تعیین و بیان شد کاربعدی پژوهشگر بیان سوالات پژوهش است ” یعنی خرد کردن و شکستن مساله پژوهش به یک تعداد سوال که درواقع از طریق پاسخ یابی به این سوال ها از طریق پژوهش پاسخ داده خواهد شد. ”
- مجموع سوالات پژوهش درواقع همان مساله پژوهش را نشان می دهد. یعنی اگر سوالات با هم ترکیب شوند به لحاظ مفهومی مساوی پژوهش خواهند بود. معمولا برای بیشتر مساله ها 2 تا 6 سوال کافی است و لی باز هم بستگی به مساله پژوهش دارد.
- اگر تعدا سوال خیلی زیاد شد مساله درواقع وسیع و مبهم است و باید در آن تجدید نظر شود.
گفته می شود که محقق زمانی طرح یک مطالعه پژوهشی را می ریزد که به مساله ای درخور بررسی برخورد نماید محقق در این مرحله آماده میشود مساله را آن طور که یافته است تعریف نموده ،اهداف تحقیق خود را بیان نماید .
توجه داشته باشد که بیان مسئله نباید از ۲ تا ۳ صفحه (هزار کلمه) تجاوز کند. یک بیان مسئله خوب باید مسئله اصلی پژوهش را با ذکر مسائل جزئی تجزیه و تحلیل کند، واژه هایی که در تعریف مسئله به کار رفته اند را تعریف کند، فرضیات پژوهش را به صورت روشن و آشکار بیان کند، وسایل و روش های تحقیق را تعریف کند، اهمیت موضوع تحقیق در زندگی روزمره را عنوان کند و در نهایت به تحقیقات مرتبط با موضوع تحقیق اشاره کند.
راههای ارتباطی با موسسه اشراق :
شماره تماس : 09149724933
ایمیل: isi.eshragh@gmail.com