اصول ترجمه
کار ترجمه بسته به میزان علاقمندی، مهارت، سرعت عمل و موفقیت مترجم دارد. زیرا اگر مترجم با اصول کلی ترجمه آشنایی نداشته باشد، دچار سردرگمی وناامیدی خواهد شد و این باعث انزجار فرد از کار ترجمه می گردد. فن ترجمه همانند هر فن دیگری دارای قواعد و اصول مختص به خود است که پیروی از آنها برای انجام یک ترجمه کامل از هر جهت مطلوب و الزامی است.
البته باید خاطرنشان کرد که این اصول از نظر نویسندگان و مترجمان مختلف به گونههای متفاوت در نظر گرفته شده اما روح کلی حاکم بر آنها تقریباً ثابت است.
اصول ترجمه بر مبنای دو اصل زیر تقسیم می گردد:
- اصول نظری
- اصول عملی
اصول نظری ترجمه بر مبنای نظریات اهل ترجمه استوار است و معمولاً شامل کلیه قواعد، روش ها و آگاهیهای مختص به ترجمه بوده شامل 4 اصل زیر است:
- اصل امانت: یکی از مهمترین اصولی که باید در انجام ترجمه رعایت شود این است که مطلب یا متنی که برای ترجمه در اختیار مترجم قرار میگیرد، حکم امانت را دارد. مترجم نباید در آن دخل و تصرفهای بیرویه یا خودسرانه و غیرضروری انجام دهد. او باید تنها پیام اصلی نویسنده را به بهترین وجه ممکن به زبان مقصد بیان کند و از افزودن یا کم کردن کلمات و جملاتی که ممکن است به متن اصلی لطمه وارد سازد، خودداری کند.
اصل امانت در ترجمه ایجاب میکند که مترجم بتواند با ذوق سلیم و طبع لطیف خود متن زبان مبدأ را به زبان مقصد طوری برگرداند که خواننده متن:
- با جملات نامأنوس و دور از ذهن مواجه نشود.
- با کلمات نا متعارف روبهرو نگردد.
- با ساختارهای عجیب و بیگانه همگام نشود.
- اصل دقت: رعایت این اصل موجب میشود مترجم در چهارچوب واژهها عبارات و اصطلاحات، منظور و مقصود اصلی نویسنده را از پیام مبدأ استنباط کند و آن را بدون کمترین دخل و تصرف غیر لازم به زبان مقصد برگرداند. مترجم باید سعی کند با انتخاب بهترین معادل از کمترین لغزشها جلوگیری کند و دقت لازم را در انتخاب آنها به کار بندد. اما باید توجه نمود که مفهوم دقت مصداقش بسته به متن تفاوت میکند؛ به طوریکه نوع دقتی که در ترجمه متون وحياني وعلوم ریاضی لازم است با متونی که با زبان طبیعی و خصوصیات مشترک بشری یا فرهنگی سروکار دارد، بیشتر است.
- اصل وفاداری: آن که مترجم نسبت به نویسنده زبان مبدأ وفادار باشد و پیام متن را بدون هیچ کم و کاست به زبان مقصد ترجمه کند.
- اصل صداقت: از آنجا که مترجم به منزله عامل و عنصر و وسیله ارتقا علمی و فرهنگی جامعه بهشمار میرود وظیفه بسیار خطیری به عهده دارد و بایستی همواره در کار ترجمه با راستی و درستی عمل کند و از به کار بردن نکات و اصطلاحات انحرافی بپرهیزد و آنچه را نویسنده در نظر داشته است به طور کامل و صحیح بیان کرده و کوچکترین نظر خود را در متن نگنجاند.
سازشهای واژهای و دستوری:
منظور از سازشهای واژهای و دستوری آن است که مترجم برای اینکه پیام زبان مبدأ را از لحاظ معنی، منظور، مفهوم، سخن و سایر جنبههای کلام حفظ کند، باید آن را از زبان مبدأ جدا کند و دوباره آن را به فرم زبان مقصد بیافریند. برای انجام این کار مترجم نيازمند برخی تغییرات، تعدیلها و تطبیقهای واژهای و دستوری است. در این راستا ممکن است لازم شود مترجم برای رسیدن به مقصود نهایی اعمال زیر را انجام دهد:
- مفردی را جمع یا جمعی را مفرد کند.
- زمان فعلی را از گونهای به گونه دیگر درآورد.
- فعل معلومی را به فعل مجهول و فعل مجهولی را به فعل معلوم درآورد.
- قواعد دستوری را به مقتضای کلام کم یا زیاد کند.
- جملهای را که با فعل لازم بیان شده، به صورت جملهای که با فعل متعدی بیان میشود، تبدیل کند.
- اصل انتخاب نزدیکترین معادل:
منظور از این اصل این است که مترجم باید برای تهیه یک ترجمه روان، نزدیکترین معادلها را در زبان مقصد شناسایی کند تا متن مورد ترجمه غیرعادی و نامأنوس جلوه نکند.
در هر زبان، معمولاً اکثر واژهها دارای یک معنای اصلی و چندین معنای مجازی میباشند. در بسیاری موارد، تفاوت معانی یک واژه بسیار کم و ناچیز است. هر زباني برای بیان معانی به کمک واژهها از یک رشته امکانات ویژه استفاده میکند و مترجم باید از این امکانات آگاه باشد تا متوجه تمامی معانی واژه باشد و حاصل کار او در حد مطلوب واقع شود.
آنچه مسلم است این است که مترجم، برای ارائه یک ترجمه خوب و دقیق علاوه بر آنکه از اصولي که چهارچوب کلی کار را شکل میدهد تبعیت میکند، باید خود نیز دارای ویژگیها و توانایی و پیشینه فکری مناسبی باشد که به نظر میآید مهمترین آنها عبارتنداز:
- مترجم باید نسبت به متنی که ترجمه میکند درک کارشناسانه و دانش کافی داشته باشد. یعنی در زمینه متنی که ترجمه میکند با شناخت کافی از منابع، کتاب های راهنما و کتابخانه به دانش نخستین خود در زمینه مربوط ژرفای لازم را ببخشد.
- مترجم باید دانش زمینه و معلومات عمومی از کشور زبان مبدأ داشته باشد و این از ضروریات ترجمه است. چرا که بدون داشتن این معلومات، درک و فهم بسیاری از نکتهها و اشارههایی که در متن آمده اما شرح کافی نیافته است، برای مترجم دشوار و حتی ناممکن خواهد بود.
- از آنجا که هر فرهنگ مجموعهای پیچیده از نگرشها، اعتقادات، ارزشها و قوانینی است که گروهی از مردم در آن مشترکاند و نویسنده متن مبدأ، این اعتقادات و نگرشها و . . . مخاطبان را که برایشان مینویسد، در نظر داشته است، مترجم نیز باید متن را مطابق با فرهنگ زبان مقصد برای آنها ترجمه کند بدون اینکه لطمهای به متن اصلی وارد نماید. چرا که در هر فرهنگی اصطلاحات و اعتقادات و نگرشهایی وجود دارد که بار فرهنگی آن در زبان مقصد متفاوت است و معنا و مقصودی متفاوت را میرساند. بنابراین مترجم با احاطه کامل بر فرهنگ هر دو زبان، همیشه مراقب باشد که چیزی غلط معنا نشود و بد تفهیم نگردد و قبل از هر چیز حال و هوای فرهنگی آن متن را بفهمد و هر متن را با تحقیق و دقت در زمینه فرهنگی مرتبط، به زبان مقصد ترجمه کند.
در کار ترجمه، ظرایف و نکات خاصی وجود دارد که کمابیش همه نویسندگان به نوعی به آن اذعان داشته و با شیوههای مختلف آنها را بیان کردهاند.
در این قسمت با توجه به مطالب بیان شده، به اجمال میتوان موارد زیر را که برگرفته از کتب متعدد است، به عنوان اصول کلی بدین شرح ارائه داد:
- ترجمه یک نوع اطلاعرسانی و بازگویی است و اگر مترجم موارد مبهم را به اجمال بگذراند، ترجمه قابل قبولی صورت نگرفته است.
- اصطلاحاتی در زبان مبدأ هست که یافتن معادل خوب برای آن در زبان دوم از اهمیت بسزایی در ترجمه برخوردار است. لازمه این کار مطالعات گسترده و پردامنه مترجم در زبان مقصد و اطلاع کافی از چند و چون آن زبان و ظرافتهای کلام است.
- در ترجم باید محتوای متن و قصد نویسنده به خوبی درک شود.
- مترجم باید از دانش وسیعی، در زبان مبدأ و مقصد برخوردار باشد.
- از ترجمه لفظ به لفظ که هم به مفهوم متن اصلی و هم به زیبایی آن لطمه وارد میکند پرهیز شود.
- واژگان درست و دقیق انتخاب شود.
- متن ترجمه شده از نظر دستوری با متن اصلی تطابق داشته باشد.
- سبک متن مورد ترجمه به خوبی مشخص شده باشد.
- اصل مهم در ترجمه وفاداری است. مترجم باید هرچه را در متن اصلی یافت ميشود بیکم و کاست منتقل کند و در عین حال که ضوابط و معیارهای زبان مقصد را رعایت میکند خارج از چهارچوبی که در متن مبدأ هست، قدم برندارد.
- از اصول اساسی در ترجمه، برابری در متن است. یعنی از ترجمه انتظار میرود که با اصل برابر باشد و کیفیتهای متن مبدأ در آن حفظ شود.
- هر متن باید با دقت و تحقیق در زمینه فرهنگی خودش به زبان مقصد ترجمه شود.
- ترجمه باید در عرصه عمل کارآیی لازم را داشته باشد و با متن اصلی در درکی که خواننده نسبت به آن پیدا میکند، برابری کرده قابل فهم باشد.
اصول نگارش متن مورد ترجمه
- شیوایی نثر فارسی در ترجمه متون غير فارسي به فارسي رعایت شود تا درک مطلب به سهولت انجام گیرد.
- معادل کلمات به دقت انتخاب شود و اصل یکنواختی واژهها در تمامی متن رعایت شود.
- به علائم نگارشی و نقطهگذاری توجه شود.
- ویرایش ادبی مناسبی از متن ترجمه شده صورت گیرد.
- توضیحات مطالب به صورت شرح نویسی و پاورقی آورده شود.
همانطور که ملاحظه گردید آشنایی مترجم به دو زبان کافی نیست؛ بلکه مترجم باید با فرهنگ هر دو زبان آشنا باشد تا بتواند آگاهیهای لازم را به خواننده بدهد. در پارهای موارد هرگاه توضیح مورد لازم در خود متن آورده شود خلاف امانتداری در سبک و روال کار نویسنده است و مترجم متهم به تفسیرنویسی و یا معنی کردن مطلب میشود.
آنچه ضروری است به تناسب موضوع ترجمه ، در پاورقی مورد توجه قرار گیرد عبارتست از:
- شرح مناطق و یا اسامی جغرافیایی.
- سوابق و اسامی تاریخی.
- آداب و رسوم و آیینهای ملّی.
- اساطیر، انتشارات و تمثیلات.
- سبک نویسنده به ویژه بازی با کلمات که قابل انتقال به متن نیست.
- واحد پول، وزن، اندازه گیری و ...