اشراق: فرآيند داوري مقالات يك مقوله حسي و ادراكي Intuitive نيست بلكه نياز به آموزش و تجربه اي دارد كه كسب آن هميشه آسان نيست. هيات تحريريه مجلات ، نياز به نظر دقيق و كارشناسانه داوران دارند.
با توجه به گسترش فرهنگ تحقيق و ارايه نتايج كارهاي پژوهشي در قالب مقالات و انتشار آنها از طریق مجلات علمي پژوهشي معتبر در جهان، انتخاب مقالات خوب و دارای محتوای عالی از میان سیر کثیری از مقالات برای چاپ در مجلات و تائید آنها از سوی داروان مجله، بسیار مشکل می باشد.
سرنو شت آكادميك و نتيجه زحمات بسياري از اعضاي هيئت علمي به شكلي با نحوه داوري و قضاوت ساير همكاران در مجلات و نشریات علمی گره خورده است . ضمن تأكيد بر اينكه امر قضا و داوري در تمامی زمینه ها داراي اهميت و حساسيت خاصي است، بنابراین لازم است تا داوران بخش مجلات علمی با اهمیت و دقت بیشتری بر روي موضوع تمرکز نمایند و مباني تئوريك داوري مقالات علمي را در حد امكان مورد بحث قرار دهند.
يك داور ايده ال به منظو ارتقا كيفيت مقالات بايد سؤالات خوب و سازنده اي از نويسنده بپرسد و با ارائه نظرات خود از چاپ مقالات بي كيفيت جلوگيري نمايد.
بي شك نقش داوران در يك مجله بسيار حساس و اساسي است. اساساً داوران دو نقش بر عهده دارند : يكي اينكه در خصوص ارزش كلي یک مقاله براي انتشار (معمولاً پس از بازنگري ) نظر مي دهند كه معمولاً به اشكال كلي (Global) زير بيان ميشود:
نقش دوم داوران ارايه انتقادات سازنده (Constructive criticism) به مؤلفين بدون لحاظ كردن چاپ يا رد مقاله مي باشد.
قوانين چندي بر مبناي common sense در كار داوري داوران حاكم است كه بايد تصريح و روشن گردد . اصل كلي همان است كه " داوران بايد به گونه اي داوري كنند كه تمايل دارند مورد داوري قرار بگيرند "، به عنوان نمونه همانگونه كه داوران تمايل دارند با احترام با آنها برخورد گردد، آنها نيز بايد محترمانه با يك مقاله و مؤلف برخورد نمايند. يك داور بايد از كار بردن كلمات و الفاظ هتاكانه و خرد كننده پرهيز نمايد.
دلايل زيادي براي رد يا قبول مقالات وجود دارد. بد نيست مروري بر اين دلايل داشته باشيم كه مي تواند هم براي داوران و هم براي مؤلفين جوان يا تازه كار مفيد باشد. معمولاً دلايل پذيرش يك مقاله عبارتند از :
از سوي ديگر دلايل رايجي كه باعث رد مقالات شده اند معمولاً در عناوين زير طبقه بندي ميشوند:
اين اشكالات يا نقاط ضعف (Flaws) بالقوه قابل رفع هستند و ممكن است با پرداختن به آنها يك مقاله نجات یابد. اما اگر تعداد موارد كاستي هاي فوق زياد باشد همواره مقاله را به سمت داوري« رد » (Reject) نزديك ميكند. داشتن يك جريان منطقي در نگارش پژوهشي بسيار مهم است. به طوريكه وقتي داوري با مقاله اي مواجه مي شود كه جريان منطقي در نگارش آن رعايت نشده است، دست به قلم مي شود كه تصميم به رد مقاله بگيرد. در صورتيكه ممكن است اگر همان مقاله كمي شفافتر و منطقي تر نوشته مي شد داور چنين تصميم ميگرفت كه " مقاله قابليت بازنگري و بررسي مجدد را دارد."
اولين سئوالي كه داور بايد به آن پاسخ دهد آن است كه آيا اين مقاله با مجله مورد نظر سنخيت دارد يا نه ؟ لازم است كه مسئولين مجله موضوعات مرتبط با مقاله را در اختيار داوران قرار دهند. داوران بايد از نظر علمي احاطه کافی بر موضوع داوري داشته باشند . يك داوري خوب مستلزم آگاهي و تسلط لازم بر موضوع علمي مورد نظر است.
خواندن يك مقاله تسط داور به یکی از روش های زیر انجام می گیرد:
بسیاری از داوران به بخش چکیده مقاله اهمیت بسیاری می دهند و صرفا با خواند آن تصمیم میگیرند که آیا این مقاله ارزش خواندن را دارد یا نه و اینکه آیا خواننده با خواندن این بخش می تواند از کل محتوای مقاله مطلع شود.در نتیجه تا حد امکان باین بخش چکیده مقاله بدون هیچ کم و کاستی نوشته شود تا نظرداور را به خود جلب کند.
نويسندگان مقاله به راحتي دچار ديد يك سو تونلي (Tunnel vision) ميشوند به گونه اي كه احساس مي كنند خواننده جزئيات مطالعه و فرضيات وراء متدلوژي را مي داند. مقدمه يك مقاله خوب از اين سوگيري ها جد است و واضحا هدف نويسندگان از انجام مطالعه را بيان ميكند.
دو سوالی که در بخش مقدمه برای داوران مطرح می شود این است که:
درواقع پاسخ به اين سوالات به داور كمك ميكند كه تصميم بگيرد آيا مؤلف توانسته است بين نتايج و مقالات علمي ديگر ارتباطي برقرار كند؟
نويسندگان بايد در بخش مقدمه به مشكل اصلی بپردازند که محققين قبلي در حل اين مشكل شكست خورده اند. و تنها راه آن نیز مرور کوتاه و اجمالی بر مقالات و کارهای پژوهشی مرتبط پیشین می باشد. نوشتن يك متن طولاني و با جزئيات بسيار براي مقدمه مناسب نيست . داوران بايد بعداً تصميم بگيرند كه كدام قسمت از مقدمه بايد به قسمت بحث منتقل شود و كدام قسمت بايد كاملاً حذف گردد.
در اين قسمت مؤلفين پيرامون چگونگي انجام مطالعه صحبت ميكنند. در بسياري از موارد، اين قسمت مهمترين قسمت مقاله است چون متدلوژي ضعيف منجر به نتايج مشكوك شده و در نتيجه نقص و ايراد جدي در اعتبار مقاله ايجاد ميكند.
از نظر كاربردي اگر فرد ديگري اقدام به انجام همين مطالعه نمود و شكست خورد، علت شكست وي ناشي از فقدان نظم و ترتيب و وضوح در بيان روش ها است. اين ملاك بايد كاملا مد نظر داوران باشد و در داوري به آن بپردازند.
در اين قسمت داوران بررسی می کنند تا ببینند آيا نويسندگان با يك روش معين و با چهارچوب مشخص (سيستماتيك) يافته هاي مطالعه را منتشر كرده اند يا خير؟ اگر نتايج واضح و آشكار نباشند و يا سازماندهي مناسبي نداشته باشند امكان اصلاح آنها هست. ولي اگر آناليز داده ها ايراد داشته باشد، عموما دليلي بر غير قابل انتشار بودن مقاله است . چرا كه هم براي نويسندگان و هم براي خوانندگان مقاله، قسمت نتايج خيلي مهم است بهتر است نويسندگان نتايج هر قسمت را جداگانه مطابق با ترتيبي كه در قسمت متد آورده شده بيان نمايند تا براي داور و خواننده كنار هم قرار دادن يافته ها و نتيجه گيري از آنها ساده تر باشد.
در اينجا بايد نويسندگان توضيح دهند كه اگر فرضيه اي وجود نداشته است به سؤال تحقيق پاسخ داده شده است . نويسندگان بايد نتايج مطالعه خود را در كنار مطالعات قبلي تفسير نمايند و ا گر بين يافته هاي مطالعات قبلي اختلافاتي وجود دارد، توضيحي جهت اختلافات موجود ارايه كنند.
داوران مي توانند يك دستورالعمل را جهت حل مشكلات احتمالي به مجله ارايه نمايند . نكته مهم كه داوران بايد به آن بپردازند اين است كه آيا نويسندگان در مطالعه خود محدوديت هايي داشته اند. به طور نادر ممكن است در برخي مطالعات اين محدوديتها ، فرضيات اصلي مطالعه يا جمع آوري و تحليل داده ها را تحت تأثير قرار داده و باعث نتايج اشتباه گردد. اين محدوديتها ميتواند خيلي ساده باشد.
در نهایت داوران بايد ببينند كه آيا در پايان كار، نتيجه اي كه گرفته شده با يافته ها و اطلاعات حاصل از داده ها مطابقت مي كند يا خير ؟ به عبارت ديگر داور بايد از خود بپرسد كه براساس يافته هاي مطرح شده در اين مقاله آيا ادعاي نويسندگان معقول و مستدل است یا نه.