اشراق: «بازنویسی»، «نقل به مضمون» یا «پارافریزینگ» (paraphrasing) به معنی استفاده از ایدههای دیگران در اثری جدید، همراه با استناد صحیح است، طوری که ضمن بیان آن ایدهها، به خوانندگان نشان دهیم صاحب آن متن و ایده نیستیم.
بازنویسی روشی برای انتقال اطلاعات و ایدههای دیگران از زبان خود ماست. البته گاهی از عبارت پارافریزینگ در متون به معنای منفی آن، یعنی استفاده نادرست از متون استفاده میشود.. متنی که به خوبی بازنویسی شود در عین حال که به طور واضح و دقیق مبین ایده و محتوای اصلی است، از لحاظ طرز بیان و واژهها به طور کامل با متن اصلی متفاوت است و نباید این افزودن، حذف کردن یا تغییر نوشتاری متن اصلی منجر به برداشت نادرست از ایدهی اصلی متن شود.
در بسیاری از موارد عنوان شده که بهترین نوع استناد، همین بازنویسی است، اما گاهی به هر دلیلی مثل کاهش معنای جملات، امکان بازنویسی وجود ندارد و باید از نقل قول مستقیم بهره بگیریم. ناتوانی در بازنویسی متناسب میتواند به راحتی به ارتکاب یک سرقت علمی تمامعیار تبدیل شود. برای همین است که بازنویسی صحیح از اهمیت زیادی برخوردار است.
1- خواندن و فهمیدن منبع اصلی: پیش از این که شروع به نوشتن کنید، باید درک کافی از موضوع را داشته باشید. یعنی لازم است حتی در صورت لزوم، متن را چندین بار بخوانیم تا کاملاً منظور نویسنده و محتوای مطلب را درک کنیم تا حدی که بتوانیم به راحتی و به زبان خودمان محتوا را برای دیگران بیان کنیم.
2- یادداشتبرداری محتوا: پس از درک کامل مطلب، یادداشت برداری خلاصهوار از متن اصلی برای تنظیم موارد در ذهنمان کمک بسیار مؤثری است؛ البته میتوانیم این کار را با کمی فاصله زمانی هم انجام دهیم.
اگر نتوانیم بند شمارۀ یک و دو را انجام دهیم به این معنی است که مطلب را به خوبی درک نکردهایم و لذا نمیتوانیم آن را به خوبی بازنویسی کنیم. پس نیاز به دقت و صرف زمان بیشتری برای انجام یک بازنویسی خوب داریم.
3- نوشتن محتوا با کلمات خودمان: برای این که جملاتمان صرفاً تکرار جملات آثار گذشته نباشد باید آن چیزی را که فهمیدهایم، به زبان خودمان بیان کنیم؛ برای این کار، کم و زیاد کردن جملات، شکستن جملات طولانی به جملهای کوتاهتر، ترکیب جملات کوتاه، بسط عبارات به منظور شفافسازی مفهوم و ... از جمله راهکارهای مؤثر به شمار میروند.
4- استفاده از سبک نوشتاری خودمان به جای سبک نویسنده: سبک نوشتاری هر نویسندهای میتواند منحصربهخود آن نویسنده باشد. برای همین است که آثاری که با وصله و پینه از بندهای دیگر متون تهیه شدهاند، یکدستی لازم را ندارند. برای نوشتن به سبک خود، بهتر است ابتدا به تغییر ساختار جملات توجه کنیم و اگر نیاز به نقل قول دقیق عبارات نبود، برای یکسان نبودن واژههای متنمان با اثری که به آن استناد کردهایم، میتوانیم از جایگزینی کلمات هممعنی (synonyms) استفاده کنیم.
5- استناد به متن اصلی: پس از بازنویسی مطالب، باید بر اساس یکی از شیوههای استناددهی معتبر، به منبع مورد استفاده ارجاع دهیم و یادمان باشد که هدفمان از این استناد این بوده که مخاطب متوجه شود کدام قسمت از متن مربوط به خودمان و کدام قسمت از متن برگرفته از ایدهها و متون دیگران است.
توجه داشته باشیم که استفاده از کلمات هممعنی (synonyms)، تغییر شکل فعلها و ... گرچه کمک مؤثری در هنگام بازنویسی به شمار میرود، اما کافی نیست. برخی از دانشجویان و پژوهشگران تازهکار فکر میکنند اگر برخی کلمات را کمی تغییر دهند و چیدمان عبارات را عوض کنند، بازنویسی کردهاند، در حالی که این کار نه تنها بازنویسی نیست بلکه سرقت علمی هم محسوب میشود.
هنگام بازنویسی مواردی هست که مجبوریم از نقل قول مستقیم استفاده کنیم بیآنکه نیاز به استفاده از علامت نقل قول (Quotation Marks) باشد، این موارد شامل:
تفاوت بازنویسی با خلاصهنویسی در این است که در بازنویسی معمولاً طول پاراگراف بازنویسیشده با پاراگراف اصلی برابر است و دیگر اینکه تمام جزئیات آن پاراگراف به بیان دیگری ذکر میشود. اما در خلاصهنویسی هم طول نوشتار کمتر است و هم اینکه تنها نکات مهم و کلیدی پاراگراف ذکر میشود. به علاوه باید ذکر کرد که در هر دو صورت استناد و ارجاع به متن اصلی نباید فراموش شود. هنگام بازنویسی بهخصوص در زبان انگلیسی (برای فارسیزبانان) اگر مشکوک هستید که آیا ایدهی اصلی نویسنده سر جای خودش هست یا خیر بهتر از متخصصان حوزه زبان انگلیسی یا سایر افراد با تجربه کمک بگیرید، چون علاوه بر محتوا توجه به سبک و قواعد ساختاری نوشته مهم است.