گام هفتم: اصول نگارش مقدمه مقاله (Introduction)
هر مقاله ای با مقدمه (Introduction) آغاز ميشود. نقش مقدمه، كمك به خوانندگان براي درك علت انجام پژوهش است. برخلاف تصور برخی از افراد که گمان میکنند مقدمه مقاله بخش چندان مهمی نیست، باید بدانید که این قسمت نشان دهنده ارزش کار شماست. در این بخش باید دلایلی ارائه دهید که نشان دهد پژوهش شما ضروری و با ارزش است. بنابراین مقدمه دلیل انجام پژوهش را به ما میگوید.
مقدمه معمولاً با یک جمله کلی شروع میشود. سپس به بیان مشکل اصلی می پردازد (متغیر وابسته). پس از بیان مشکل باید بگوییم که علم موجود و کارهای قبلی انجام شده در این زمینه، چه راهکارهایی ارائه داده و الان مشکلی که باقی مانده و ما به دنبال آن هستیم چیست.
بخش های اصلی مقدمه مقاله (Introduction)
- اهداف (کلی و اختصاصی): روشن بودن اهداف، رعایت اصل ایجاز، قابل سنجش بودن و اجتناب از نوشتن اهداف آرمانی.
- مسئله پژوهش: پرورش منطقی مسئله.
- اهمیت و ضرورت پژوهش: از بعد نظری و عملی.
- سوابق پژوهشی: آوردن چارچوب نظری و استفاده از یک نظریه به عنوان پشتوانه نظری، اشاره خلاصه وار به مطالعات مرتبط انجام شده، شروع از پژوهشهای کلی و رسیدن به پژوهشهای اختصاصی، حتی الامکان استفاده از منابع دست اول و جدید و استفاده از نقل قول موقع استفاده از منابع دست دوم، مرتب کردن سوابق بر اساس تاریخ و دست اول و دوم بودنشان، استناد و رفرنسدهی الزامی و بالاخره جمع بندی و نتیجه گیری در آخر و توجیه چرایی انجام پژوهش و تبعات مثبت انجام آن.
- طرح فرضیه ها: در قالب جملات ساده.
نکات مهم در نوشتن یک مقدمه علمی (Introduction)
- يك مقدمه كوتاه درباره موضوع مقاله
- يك نگاه اجمالي و مختصر بر نتايج پژوهشها و تئوريهاي مرتبط با موضوع مقاله
- تشريح مشكل با توجه به تحقيقات پيشين (توصيف حوزههايي كه دانش در آنجا ناقص مانده و نياز به بررسي بيشتر وجود دارد).
- تشريح هدف مقاله (اغلب حل كردن مشكل تشريح شده يا تنها بخشي از آن).
- توضيح مختصري از روش (به منظور برقراري ارتباط ميان سوالات پژوهش و روش دستيابي به پاسخ آنها).
- توصيف پيشبينیها و فرضيات به وجود آورنده اين پيشبينیها (يعني بر اساس فرضيات و تئوريها توضيح دهيم كه چرا اين پيشبينیها را انتخاب كرديم)
اصول نگارش مقدمه مقاله (Introduction)
- مقدمه از كليات شروع و به سمت جزئيات حركت كند.
- در ابتداي مقدمه سعي شود زمينه مسأله و سپس خود مسأله بيان شود.
- زمينه مسأله بايد شواهدي دال بر وجود مسأله با استناد به نظرات متخصصان و يا نتايج پژوهش هاي پژوهشگران مطرح كند.
- زمينه مسأله بايد علل احتمالي بروز مسأله، محدوده مسأله و ويژگيهاي آن را مشخص سازد.
- بيان مسأله در واقع همان هدف كلي تحقيق است يا ميتواند به صورت يك سوال كلي نيز مطرح شود.
- در بيان مسأله بايد تمام متغيرهاي مورد مطالعه شامل مستقل، وابسته، تعديل كننده و واسطه اي (در صورت وجود) گنجانده شود.
- زمينه مسأله در حد يك پاراگراف و بيان مسأله در حد يك تا دو جمله باشد.
- اگر پژوهش مبتني بر نظريه يا نظريههاي خاصي است در حد يك پاراگراف مباني نظري پژوهش ذكر شود.
- پيشينه تجربي پژوهش كوتاه باشد و صرفاً نتايج مطالعات كاملاً مرتبط و اصلي به گونه انتقادي بازنگري شود. ذكراين نكته ضروري است كه منظور از بررسي ادبيات پژوهش نقل آن نيست، بلكه يك بازنگري انتقادي است كه ازخلال اين بازنگري مسأله پژوهشي تصريح ميشود.
- پيشينه تجربي به گونهاي بيان شود كه مطالعه شما را در چهارچوب پژوهشهاي انجام شده و وسيعتر قرار دهد. بهعبارت فنيتر، ضرورت مطالعه خود را بر اساس شكاف در يافتههاي قبلي توجيه كنيد.
- مباني نظري و پيشينه تجربي به گونهاي بيان شود كه منطقي براي گزارههاي پژوهش فراهم آورد.
- اهميت مطالعه ذكر شود. اهميت مطالعه ميتواند به طور آشكار بيان شود و يا در بيان مسأله يا هدف پژوهش مستتر باشد.
- به طور كلي، در مقدمه سعي شود مسأله و گستره آن به گونه بارز مطرح شود و بر مبناي ادبيات پژوهشي گزارههايي براي حل اين مسأله پيشنهاد شود.
- سعي شود مقدار حجم مقدمه % ۲۰ از كل مطالب نگارش شده مقاله باشد.
به گام هشتم بروید
به گام ششم برگردید