نحوه نگارش مقدمه کتاب

مقدمه ممکن است توسط خود نویسنده کتاب نگارش یابد و یا توسط دیگر . درصورتی که تصمیم به نگارش مقدمه کتاب خود را دارید می توانید در مورد مواردی که در خصوص نویسنده کتاب صحبت شده است خودتان را در نظر بگیرید .

براى نوشتن مقدمه، شما مى توانيد در مورد يك قسمت خاص و يا كل كتاب حرف بزنيد، شما حتى مى توانيد بصورت كلى در مورد همه ى كارهاى فعلى نويسنده بنويسيد و معرفى شان كنيد.

اگر نويسنده را از نزدیک می شناسید و با آن آشنایی ، در مورد رابطه تان بنويسيد؛ اگر كه نه، براى معرفى مى توانيد، اهميت اين كار و تاثيراتى كه اين نويسنده و كتابش در زندگى شما داشتند را توضيح بدهيد .

با توجه به اینکه ممکن است شما خود نویسنده کتاب باشید می توانید از سوابق علمی خود و کارهای دیگری که در دست دارید صحبت کنید ، همچنین می توانید از پیامدها و نتایج مت مطالعه کتاب خود در زندگی و تحقیقات خوانندگان صحبت کنید .

اگر براى ويرايش جديدِ يك كتاب مقدمه مى نويسيد، نوشتن تفاوتهاى ويرايش جديد، با نسخه ى قبليش مرسوم هست.
و اگر براى انتشار مجدد مقدمه ى يك كتاب كلاسيك، مقدمه مى نويسيد، حتما يادتان باشد تا در مورد تاثيرات تاريخى آن كتاب در طى ساليان حرف بزنيد.

روى هم رفته، قوانين سفت و سختى براى نوشتن مقدمه وجود ندارد، پس مى توانيد از خلاقيت هاى خودتان براى خلق يك مقدمه ى بى نظير بهره ببريد.

امکان دارد در کتابی هم مقدمه نوشته شود و هم پیشگفتار و در مواردی هم فقط یکی از این موارد وجود دارد . در هر صورت بهتر است بدانید که مقدمه و پیشگفتار با هم تفاوت هایی دارند و در صورتی که کتاب شما هم دارای مقدمه است و هم پیشگفتار بهتر است تفاوت این دو مورد را بدانید تا بتوانید هر یک را به صورت جداگانه و صحیح بنویسید .

پيشگفتار بدليل اينكه يك مدل معرفى كتاب از طرف خودِ نويسنده بحساب مى آيد، بهتر است
كه شامل اطلاعاتى در مورد همان كتاب باشد، بعنوان مثال:

اينكه چرا خواسته ايد اين كتاب را بنويسيد؟ چه چيزى باعث شد كه اين تصميم را بگيريد و به اين موضوع خاص(موضوع كتاب) بپردازيد؟ در مورد انگيزه تان بنويسيد، مى توانيد در مورد كسى يا چيزى كه اين انگيزه را به شما داده هم حرف بزنيد.
يك توضيح مختصر و كوتاه در مورد كتاب بنويسيد، از كاراكترهاى اصلى و گوشه اى از فضاى حاكم بر كتاب را به خواننده نشان دهيد، تنها آنقدرى كه خواننده را ترغيب به خواندن كل كتاب بكنيد.
هدف خودتان را از نوشتن اين كتاب شرح دهيد، مخصوصا اگر يك كتاب غير تخيلى(رئال) هست، براى مثال، اگر كتاب براى اين تاليف شده كه خواننده ها را در مورد دانشمندهاى آفريقايى مشهور قرن بيستم آموزش بدهد، بايد اين را در همان پيشگفتار مطرح بكنيد.
همچنين مى توانيد شرح بدهيد كه خواننده پس از خواندن كتاب به چه ديدگاه و آموزه هايى خواهد رسيد.
نوشتن اتفاقات دوران تاليف كتاب و اينكه در آن مدت، خود شما چه تغييراتى كرده ايد، چه چيزهايى ياد گرفته ايد، احساستان چگونه بوده و تاثيراتِ تغييراتى كه حاصل كرده ايد؛ در زندگى شخصيتان چگونه بوده، مى تواند بسيار جالب باشد.
در مورد مشكلاتى كه در اين راه داشتيد بنويسيد و اينكه چطور با آن مشكلات كنار آمديد.
اگر كتاب غير تخيلى هست، درباره ى شيوه ى تحقيقاتتان شرح دهيد، منابعى كه بكار برده ايد را معرفى كنيد و دليل خودتان را براى بكار بردن آن منابعِ خاص بنويسيد.
سپاسگذارى از همكاران و كسانى كه به هر نحوى سهمى در نوشتن كتاب داشته اند، در همين قسمت پيشگفتارِ نويسنده، جاى مى گيرد.
بستگى به سطح همكارى و درجه ى اهميتى كه براى نويسنده دارند، اين قسمت مى تواند از ويراستارهاى كتاب گرفته، تا اعضاى خانواده ى خودِ نويسنده را در بر بگيرد.
گر مدت زمانِ تاليف كتاب از جهاتى لازم بذكر است، فراموشش نكنيد.

بعنوان مثال اگر شما ده سال اخير را براى تحقيقات و نوشتن اين كتاب صرف كرده ايد، حتما در قسمت پيشگفتار ذكر كنيد، تا خواننده از تلاش و رنجى كه براى كتاب كشيده ايد، خبردار شود.

هر پيشنهادى كه در مورد نحوه ى خواندن كتاب داريد را هم مى توانيد در اين قسمت به خواننده خودتان بگوييد.

فراموش نكنيد كه پيشگفتار بايد بطور خلاصه در يك صفحه گنجانده شود، حداكثر ميزان يك پيشگفتار نبايد بيشتر از دو صفحه باشد.
در پايان دقت كنيد تا پيشگفتارتان، عارى از هر گونه اشكالات املائى و انشائى باشد.

نحوه نگارش مقدمه کتاب

نحوه نگارش مقدمه کتاب

خدمات موسسه انتشاراتی اشراق